۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه

به خاطر یک مشت دلار

مطلب ذیل به نقل از وبلاگ یادداشت های یک خبرنگار، دست نوشته های آقای بهروز مدرسی خلبان دیروز و خبرنگار امروز درج می شود. به دلیل اهمیتی که ایمنی جاده ای و هوایی در سلامت مردمان دارد و همچنین به دلیل هزینه های بالایی که عدم رعایت اصول ایمنی به سیستم بهداشتی و سلامت کشور وارد می کند در نظر دارم مطالب بیشتری از این دست را اینجا منتشر کنم .


يك خبر ، چند نگاه و يك پرسش !

وقتي مردم خبر سالم نشستن پرواز چارتر شماره ۷۹۰۶ شركت هواپيمايي كاسپين به مقصد سوريه را از رسانه هاي كشور در بيست و هفتم خرداد شنيدند كه بعد از ۵۰ دقيقه پرواز بر فراز شهر اصفهان بالاخره با تلاش خلبان سالم به زمين نشسته ، شايد هرگز فكر نمي كردند كه چه خطر بزرگي جان مسافران را تهديد مي كرده است . همچنين تعجب خواهيد كرد كه هيچ يك از مسافران نمي دانستند هواپيماي آن ها با چه مشكلي مواجه بوده كه خلبان تلاش مي كرده با تخليه سوخت ( دامپينگ ) فرودي بي خطر داشته باشد ! و حتي آن خلبان حرفه اي و كار كشته هم هرگز فكرش را نمي كرد كه به خاطر مشتي دلار ، استاندارد هاي پرواز هواپيماي او را به هم زده باشند !!

به خاطر يك مشت دلار .... !

روزي كه كمپاني هاي هاليوودي فيلم سينمايي " به خاطر يك مشت دلار " را توليد مي كردند ، هرگز فكرش را نمي كردند سال ها بعد ذر ايران كشوري كه به عشق و دوستي معروف است . عده اي سود جو و از خدا بي خبر براي به دست آوردن مشتي اسكناس ، اين چنين با تغير دادن وضعيت استاندارد هواپيما و افزودن رديف هاي اضافي صندلي ، به جاي ۱۴۸ نفر مسافر ، ۱۷۹ نفر در آن جاي دهند ! علاوه بر آن با قرار دادن مقادير زيادي بار داخل هواپيما ، مركز ثقل هواپيما را بر هم زده و خلبان بي خبر از آن چه در هواپيما اتفاق افتاده است . و با اطمينان هواپيما را روشن كرده و به محض خزش و در لحظه كنده شدن از زمين هواپيما به خاطر سنگيني بيش از حد و به هم خوردن تعادل مركز ثقل ، دچار مشكل شده و با وجود پيمودن كل مسافت باند فرودگاه ، در انتهاي آن با تورهاي سيستم " بارير "‌ كه ويژه نگه داري هواپيماهاي سبك است برخورد مي كند ...

اخطار برج مراقبت به خلبان ...

مسئول برج مراقبت با مشاهده برخورد ارابه هاي فرود هواپيما با تور هاي بارير و پيچيده شدن تور ها به لاستيك هاي عقب ، مطمئن مي شود هواپيما قادر به نشستن با چرخ نيست .. و بلافاصله موضوع را به خلبان گزارش مي كند .. كاپيتان كهنه كار از خدمه مي خواهد مشكل پيش امده را به مسافران اعلام نكرده و در همين حال سعي مي كند با چرخيدن براطراف شهر اصفهان سوخت داخل باك هاي هواپيما را به بيرون پمپاژ نمايد . عمليات تخليه چيزي حدود پنجاه دقيقه به طول انجاميده و سر انجام با تمهيدات ايمني هواپيما سالم به زمين فرود مي آيد .. و مسافران بي نوا پس از ترك هواپيما مجبور مي شوند بعد از ساعت ها معطلي با هواپيمايي ديگر به مقصد دمشق پرواز كنند !

كارشناسان در اين باره چه مي گويند ؟‌

آقاي محمود فرنودي كارشناس قديمي صنعت هواپيمايي و مدير فعلي يكي از آژانس هاي مسافرتي در اين باره مي گويد :

چند روز قبل اتفاقي در اصفهان رخ داد كه اگر نگويم بي نظير لااقل كم نظير است و اهل فن مي دانند كه سهل انگاريهاي متعددي بايد دست بدست هم بدهند تا چنين شاهكاري خلق شود !! جسارتا مي دانيد كه يكي از اصول اوليه شروع به پرواز تعيين وزن پرنده و مركز ثغل يا CG است. پرواز مذكور بشكل چارتر در اختيار يك شركت زيارتي بنام...در اصفهان است كه روزانه زوار زيادي را به مشهد و دمشق منتقل مي كند.اين چارتر كنندگان كه بوي پول مستشان كرده و از موازين فني كار بكلي غافلند به صرف اين كه پرواز مال خودشان است و هر كار بخواهند مي كنند بخودشان اجازه مي دهند بدون توجه به مقررات فاصله صندلي ها را كاهش داده و تعداد بيشتري سوار كنند و ضمنا مقادير بسيار افزون تري بار را نيز حمل نمايند! عوامل فني مانند پرسنل زميني و كاكپيت و كابين نيز كه طبق معمول ما ايراني ها وقتي با كسي نان و نمك مي خورند حاضر به رعايت مقررات نبوده و براي اجراي قوانين شرم حضورشان ميشود!!! از اين گونه سهل انگاري ها گذشته و بي توجه باين كه چه خطراتي جان زايرين بدبخت را تهديد مي كند به اين گونه خلاف ها تن داده و چشم بر روي آن ها مي بندند! اين مي شود كه توپولوف 150 نفره با ۱۷۹ نفر پرواز مي كند و بهنگام كنده شدن از زمين تازه متوجه مي شود كه نميتواند!!؟ چرا چون سنگين است و با همت خلبان در آخرين لحظات با جمع كردن تورهاي انتهاي run way كه مخصوص هواپيما هاي ترمز بريده است!! جاكن شده و با پيچيدن تور ها بدور چرخ ها ديگر مي شود تصور كرد كه چه اتفاقي خواهد افتاد...اين هواپيما سپس با هشدار برج كه صحنه را ديده است مجبور به خالي نمودن بنزين و بازگشت مي شود كه همين اقدام خود 50 دقيقه اضطراب و وحشت را براي مسافرين بيچاره در بر دارد و شكر خدا باز هم بخير مي گذرد تا سهل انگاري بعدي!!

3agx24jhovsvpflxjs2i.jpg

سخني با مسئولان صنعت هواپيمايي ....

مشيت الهي بر اين بود تا اين بار هم جان عده اي زوار عاشق كه به عشق زيارت قصد دمشق را كرده بودند ، به خير بگذرد . ولي ما تا كي بايد شاهد سهل انگاري عده اي از خدا بي خبر باشيم كه اين گونه با جان و سرمايه مردم بي گناه كشور ما بازي كنند ؟ سوال اين است چرا مسئوليت بارگيري و حمل مسافر به افراد بي سوادي واگذار مي شود كه حتي كوچك ترين آگاهي از استاندارد هاي پرواز نداشته و با افزودن ردبف هاي اضافي مسافران زيادي را به همراه بار فراوان به داخل هواپيما حمل مي كنند ؟ آيا صرف اجاره هواپيما به صورت چارتر ، اين اجازه را به فرد مي دهند تا خارج از ظرفيت هواپيمايي آن هم در يك مسير بين المللي هر كاري دلشان خواست انجام دهند ؟ آيا هيچ نظارتي بر كار اين گونه پرواز ها وجود ندارد ؟ به هر حال همه مي دانيم فصل مسافرت هاي هوايي آغاز شده است . و شركت هاي مسافرتي و آژانس هاي هوايي با بر گزاري تور هاي تفريحي و زيارتي و تبليغات فراواني كه در اين راه انجام مي دهند ، افراد زيادي را به سفر با هواپيما مخصوصآ به صورت چارتر ترغيب مي كنند .. حال با مسئولان و مديران محترم صنعت هوايي است تا با نظارت بيشتر بر كار اين آژانس ها به ويژه پرواز هاي چارتر جلوي سود جويي اين افراد را گرفته و به عبارتي حفظ جان مسافران را جدي بگيرند !

با احترام و تشكر

بهروز مدرسي


 
UA-1860095-1