با درود به آنان که در راه دشوار پيکار با عوامل آلاينده زمين تلاش می کنند و در جهت گسترش آگاهی های زيست محيطی گام برمی دارند.
.
گاهی از خودمان می پرسيم چرا برنامه های سازمان های غيردولتی زيست محيطی در ايران کمتر موفق بود ه اند. حتما دلايل زيادی را می شود فهرست کرد. يکی از دلايلی که در برنامه های تغيير اجتماعی برای اصلاح رفتارهای ضدزيست محيطی در سطح سياستگذاران و مردم کمتر مورد توجه سازمان های غير دولتی قرار گرفته است نقش تئوری در تدوين اين برنامه هاست. تئوری به ما کمک می کند تا پيش فرض هايمان را کلامی کنيم تا شاخص هايی پيدا کنيم برای اندازه گيری موفقيت ها و شکست هايمان. تئوری های توصیفی به ما کمک می کنند که توضیح دهیم چرا فلان رفتار در جامعه روی می دهد و تئوری های تغییر به ما یاد می دهند که چگونه یک رویداد را ساماندهی کنیم که منجر به تغییر رفتار در جامعه شود. بدون وجود تئوری برنامه های ما همچون کشتی بی لنگری می ماند که گه کج می شد و گه معج می شد .