۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبه

دزدی ادبی


در آغاز هر ترم دانشگاهی و زمانی که استاد مربوطه در خصوص محتوی درسش برای دانشجویان سخن می گوید به برخی مقررات مهم هم اشاره می کند ویکی از موضوعاتی که همیشه گفته می شود جلب توجه دانشجویان به پرهیز از plagiarism یا دزدی ادبی است. به زبان ساده تر از دانشجویان می خواهند که از کپی کاری کار دیگران، استفاده از کلمات و جملات دیگران بدون ارایه مرجع و تشکر از نفر اصلی به شدت پرهیز کنند. در بسیاری از دانشگاهها plagiarism مساوی اخراج از دانشگاه است. تقلب در امتحان و دزدی ادبی از مصادیق بارز عدم صلاحیت تحصیل در دانشگاه است به همین سادگی.

شما حق ندارید جملات دیگران را بدون آنکه در گیومه بگذارید نقل کنید. حق ندارید با پس و پیش کردن چند کلمه صاحب یک پاراگراف شوید. اگر کسی چنین کند وثابت شود دودمان تحصیلی اش به باد رفته است.
این مقررات با اتفاقاتی که در دانشگاهها و حتی جامعه حرفه ای بعضی از کشورها می افتد زمین تا آسمان فرق می کند. یادم می آید دوستی یک موسسه تاسیس کرده بود و برای تاسیس موسسه اساسنامه و برنامه های موسسه ای را که ما قبلا تاسیس کرده بودیم برداشته بود. حتی زحمت تغییر دو سه کلمه را هم به خود نداده بود با نام جدید موسسه ای جدید را شروع کرده بود. به او می گفتم دوست عزیز شما با چه حقی این مطالب را استفاده کرده ای می گفت بابا همه ما یک کار انجام می دهیم شما هم اینقدر بخیل نباشید. یا سازمانی دولتی برنامه ای را که ما طراحی کرده بودیم مال خود کرده بود و البته نامش دزدی ادبی نبود ترویج فرهنگ مدارا بود. ما که طراح بودیم باید با دزدان مطالبمان مدارا می کردیم.

هفته قبل آقای باراک اوباما کاندیدای رقیب خانم کلینتون در حزب دموکرات برای تصاحب نامزدی دموکرات ها در یک سخنرانی چند کلمه از فرماندار سیاه پوست ایالت ماساچوست ( سخنرانی درسال 2006 ) را استفاده کرد . بیایید ببینید چه محشری شده روزی چند ساعت تحلیل گران در خصوص plagiarism صحبت می کنند. . هرچه پاتریک (فرماندار) می گوید بابا ما رفیقم گاهی تکه کلام های یکدیگر را استفاده می کنیم کسی گوشش بدهکار نیست و باراک اوباما را بمباران می کنند که پسر تو چرا کلمات فرماندار ماساچوست را دزدیده ای و نگفته ای که این کلمات مال اوست.

 
UA-1860095-1