از دو سه سال قبل که برنامه دکتری بهداشت بین المللی را در دانشگاه بستون آغاز کرده ام همواره در تلاش بوده ام و هستم تا توجه استادان برجسته بهداشتی دردانشگاه بستون را به کار روی موضوعات بهداشتی ایران جلب کنم ولی تا امروز موفق نبوده ام. برعکس علوم اجتماعی و سیاسی که پژوهشگران علاقه وافری به کار روی موضوعات ایران دارند در بخش بهداشتی چنین علاقه وافری وجود ندارد. یکی از دلایل این موضوع تحریم های ایالات متحده علیه ایران است. از نظر حرفه ای معنای تحریم ها در بخش تخصص های بهداشتی این است که این امکان وجود ندارد که منابع مالی موجود در ایالات متحده جهت پژوهش های بهداشتی در ایران هزینه شوند. و چه خوشمان بیاید یا نیاید در دنیای حرفه ای این امکانات مالی است که جهت بسیاری از پژوهش ها را مشخص می کند. استادان من ترجیح می دهند پروژه هایشان را در ویتنام، چین، و کشورهای زیر خط صحرا در آفریقا دنبال کنند تا راه دشوار تخصیص اعتبار در ایران. تازه اگر مشکل تخصیص اعتبار هم وجود نداشته باشد مشکلات دیگری ازجمله دریافت ویزای سفر به ایران کار را دشوارتر می کند. چنین است که با وجود زیر ساخت های عظیم مراقبت های اولیه بهداشتی در کشور و سامانه پایش و تولید منظم اطلاعات بهداشتی در سراسر سرزمین ایران سهم نام ایران در اسناد و مقالات بهداشتی جهانی درخور کاری که طی دهه ها در این سرزمین انجام شده نیست.