‏نمایش پست‌ها با برچسب مدرسه بهداشت. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مدرسه بهداشت. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۷ تیر ۲, یکشنبه

امتحان تمام شد

سرانجام امتحان جامع دوره دکتری که به مدت 14 روز و در سه مرحله برگزار شد به پایان رسید. خوشبختانه نتیجه امتحان هم موفقیت آمیز بود. در روز 16 خرداد ماه راس ساعت 12 ظهر سوال امتحان داده شد. سوال این بود فرض کنید شما وزیر بهداشت کشورتان هستید و رییس جمهور مملکت از شما خواسته که در خصوص مرگ ومیر کودکان زیر یکسال در کشورگزارشی تهیه کنید و یک برنامه اقدام برای کاهش مرگ و میر به همراه یک برنامه ارزیابی برای پیشنهادتان تهیه کنید ( در چهار روز یک پروپوزال 25 صفحه ای ) بعداز تهیه پروپوزال در 24 ساعت یک یادداشت سیاست بنویسید برای رییس مملکت و پس از یک هفته در آموزن شفاهی پروپوزالتان را ارایه دهید و از پیشنهادتان در حضور کمیته استادان دفاع کنید.

پرواضح است که کشور مورد نظر راقم این سطور ایران است و با توجه به داده ها و نتایج مطالعات گوناگونی که دوستان بسیار عزیز قبل از آزمون در اختیار م گذاشته بودند یک برنامه ی قابل دفاع تهیه کردم. دراینجا لازم است تا ازدوستانی که سخاوتمندانه نتایج کارهای منتشر شده یا منتشر نشده اشان و یا کارهایی که کمتر امکان دسترسی از طریق اینترنت مهیا ست را دراختیارم گذاشتند تشکر کنم . ازآقایان دکتر محسن نقوی، دکتر ابوالفضل وطن پرست، دکتر امید خیرخواه، دکتر محمد توکلی، دکتر محسن مالکی نژاد، دکتر سعید شهراز، دکتر گودرز دانایی ،دکتر افشین حفیظی، دکتر فرشاد فرزاد فر، دکتراحمد رییسی و دکتر احمد محیط و سرکار خانم دکتر بنفشه صادقی و دکتر آنیتا ملک بی نهایت سپاسگزارم.

۱۳۸۷ خرداد ۱, چهارشنبه

برنامه های ملی کنترل بیماری های غیر واگیر


ما که خسته شدیم ازبس که تیرمون به سنگ خورد. مدیرکل ها و کارشناسان وزارت بهداشت رو که نتونستیم از طریق ای میل و تلفن های اداری پیدا کنیم. بابا توی مملکت یک عالمه کار بهداشتی داره انجام می شه . به منظور امتحان جامع دوره دکتری باید بدانم که چه برنامه هایی روی کاغذ آمده تا با تحلیل وضع موجود یک چیزی به این برنامه ها اضافه کنم. همه جای دنیا وقتی یک برنامه بهداشتی مدون می کنند به 4-5 زبون برنامه را نوشته و در صد جا می گذارند تا علاقمندان این برنامه ها را بخوانند و با چالش های بهداشتی و توان کارشناسی کشور آشنا شوند. درحال حاضر دنبال برنامه های ملی یا برنامه های استراتژیکی که بیماریهای غیر واگیر را پوشش می دهند می گردم . مثلا برنامه ملی کنترل سرطان، برنامه ملی کنترل آسم، برنامه ملی کنترل حوادث ، برنامه ملی کنترل دیابت و از این جنس موضوعات . اگر شما خواننده عزیز به کمی یا قسمتی یا تمام این برنامه ها دسترسی دارید مزید امتنان است که از طریق ای میل ارسال بفرمایید. پیشاپیش از همکاری شما بی نهایت سپاسگزارم . لازم به ذکر است که تا 12 -13 خردادماه فرصت باقی است.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۸, چهارشنبه

دمت گرم


در ترم جاری که هفته قبل تمام شد کمک تدریس استاد درس خدمات بهداشت بین المللی بودم درکلاس دانشجویان فوق لیسانس بهداشت عمومی در رشته بهداشت بین المللی. در این کلاس دو تن از دوستان نسل دوم ایرانی هم، شاگرد بودند. بچه هایی که در اینجا بدنیا آمده وبزرگ شده اند وخوشبختانه فارسی هم بلدند و هرهفته درکلاس با زبان فارسی خوش و بش می کردیم.

امتحان را که گرفتیم بچه ها جمع شدند و با بیل که الان 71 ساله است و کمک های تدریس عکس گرفتند و خداحافظی کردیم. به یکی از دوستان ایرانی گفتم که خوب حتما همدیگر رو خواهیم دید و درتماس باش و او هم ابراز محبت کردم من هم گفتم آقا دمت گرم حتما همدیگر رو خواهیم دید.

گفت راستی دمت گرم یعنی چی؟ هرچه فکر کردم نتوانستم ترجمه مناسبی برای دمت گرم به زبان انگلیسی پیدا کنم . توضیحات فارسی هم کمک کننده نبود چون کلمات دیگری می آمد که بازهم مترادفی برایشان نمی دانستم. خلاصه گفتم یه چیزی تو همین مایه های دمت گرم است دیگه.

۱۳۸۷ فروردین ۱۸, یکشنبه

امتحان دارم

پانزدهم خرداد ماه سال جاری امتحان جامع دوره دکتری بهداشت بین المللی دارم. غرض از این امتحان این است که مطمئن شوند دانشجویان به حدی از بینش، دانش و مهارت رسیده اند و شایسته ی ورود به دنیای پژوهش هستند و می توانند برای مشکلات پیچیده دنیای امروز در رشته سلامت راه حل های جامع ارایه دهند.

امتحان ما 12 روز طول می کشد. روز پنجشنبه راس ساعت 12 ظهر از طریق ای میل سوال امتحانی به دانشجو ارسال می شود. سوال از این قرار است . فرض کنید شما مشاور وزیر بهداشت یک کشور در حال توسعه هستید ( کشور را خودتان انتخاب کنید) مشکل بهداشتی ایکس را در این کشور مطالعه کنید یک برنامه قابل انجام ارایه دهید برای برنامه اتان یک برنامه ارزیابی بنویسید. شما 4 روز وقت دارید که این کارها را انجام دهید. یعنی یک نیازسنجی، ارایه پروژه و نوشتن برنامه ارزیابی . معنی این حرف اینست که روز دوشنبه راس ساعت 12 ظهر باید یک سند حداقل 25 صفحه ای ارایه دهید. شما این سند را به اعضای کمیته امتحان که استادانی از دپارتمان های مختلفند ای میل می کنید. ازظهر دوشنبه تا ظهر سه شنبه وقت دارید که یک سند سیاست بنویسید. سند سیاست را خطاب به وزیر بهداشت می نویسید و درآن موضوع را توضیح می دهید و توصیه هایتان را فهرست می کنید . این سند را روز سه شنبه ظهر مجددا به اعضا ی کمیته امتحان ارسال می کنید . از ظهر سه شنبه تا بعدازظهر سه شنبه هفته آینده وقت دارید که یک پرزنتیشن درست کنید و آماده شوید برای دفاع از پروژه پیشنهادیتان . این پرزنتیشن را برای اعضا ی کمیته امتحان ارایه می دهید. ارایه مطلب شما 20 دقیقه خواهد بود و بعد به مدت 2-3 ساعت به سوالات اعضای کمیته جواب می دهید. اگر قبول شوید همان بعدازظهر به شما اطلاع خواهند داد . معمولا 50 درصد دانشجویان رد می شوند. شما 4 ماه فرصت خواهید داشت که خودتان را برای امتحان بعدی آماده کنید.

برنامه من.

مشکل ایکس معلوم نیست که چه مشکل بهداشتی خواهد بود. بنابراین 21 مشکل را انتخاب کرده ام و از همین الان درحال تهیه داده ها و مقالات در مورد این مشکلات هستم. کشور مورد علاقه من دردنیای درحال توسعه ایران است. ضمن اینکه سند سیاستی که طرا حی می شو د باتوجه به شناخت شما از وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی کشور تهیه خواهد شد.

بعداز تهیه مستندات درمورد هر مشکل بهداشتی یک کتابخانه ازاین مقالات و داده ها در برنامه اند نوت Endnote درست می کنم .

پروفایل ایران، مثل جمعیت ، وضعیت اقتصادی، شاخص های بهداشتی و غیره راهم در هفته آینده خواهم نوشت . این پروفایل برای هرکدام از مشکلات با مختصری تغییر قابل استفاده است.

بزرگترین مشکل من این است که متاسفانه اطلاعات مربوط به داده های آماری بهداشتی به تفکیک استان ها در دسترس عموم نیست. جمهوری اسلامی ایران یکی از کامل ترین مجموعه های داده های بهداشتی را در منطقه شرق مدیترانه داردو متخصصین ایرانی بدون هیچگونه تردیدی بهترین های منطقه هستند. سیستم شبکه بهداشت ایران یکی از قوی ترین ها در جهان درحال توسعه است ولی با کمال تاثر در زمینه ارایه داده به عموم ( این داده ها با پول بیت المال تولید شده و مال عموم است) بسیار خسیس است . با بسیاری از مدیران پروژه های ملی در زمینه بهداشت و سلامت تماس گرفته ام وبا کمال شگفتی تنها تعداد انگشت شماری پاسخم را داده اند. داده های آماری تولید شده ارث پدر ما نیست برای بهبود وضع موجود است ولی برخی از کسانی که برحسب تصادف مسوول جایی شده اند داده های عمومی را ( که با هزینه بیت المال تولید شد ه) چون مایملک شخصی شان چهار چنگولی چسبیده اند. به هرحال یک متخصص بهداشت بین المللی شانس این را دارد که در 192 کشور جهان فعالیت کند. بدیهی است نخستین کشور مورد علاقه سرزمین مادری است ولی درصورت عدم امکان همکاری در سرزمین مادری، دروازه ی بسیاری از کشورهای منطقه به روی متخصصینی که از دانشگاه های معتبر جهان می آیند باز است.

به هرحال تا دوماه آینده مجموعه ای از داده های مربوط به کشور را تا حد توان جمع آوری خواهم کرد. و تا جایی که بتوانم خودم را برای این آزمون سخت آماده خواهم کرد.

ز آتش برون آمد آزاد مرد

لبان پر زخنده، و رخ همچو ورد


چنان آمد اسب و قبای سوار

که گفتی سمن داشت اندر کنار


چو بخشایش پاک یزدان بود

دم آتش و باد یکسان بود


همی داد مژده یکی را دگر

که بخشود بر بیگنه، دادگر


چو پیش پدر شد سیاوخش پاک

نه دود و نه آتش نه گرد و نه خاک


فرود آمد از اسب کاووس شاه

پیاده سپهبد پیاده سپاه


سیاوخش را تنگ در بر گرفت

ز کردار بد پوزش اندر گرفت

۱۳۸۶ بهمن ۲۰, شنبه

ریشه کنی تلفات تصادفات جاده ای



اگر قبل از انقلاب بدنیا آمده باشید واکسن آبله گرفته اید اگر بعداز انقلاب بدنیا آمده باشید این واکسن را نگرفته اید چون در سال 1358 سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که بیماری آبله برای همیشه در سطح جهان ریشه کن شده است. این نخستین باری بود که بشر توانست یک بیماری را ریشه کن کند. آبله که جان میلیون ها نفر را هرساله می گرفت و شمار زیادی را کور می کرد امروز محو شده است. آبله محو شد چون ویروس این بیماری فقط در وجود انسان رشد می کرد و هیچ جانور یا حشره ناقلی مسئول انتقال این بیماری نبود که کار محو بیماری را مشکل سازد چنانکه در بیماری مالاریا می بینیم که پشه آنوفل به عنوان ناقل بیماری یکی از بازیگران اصلی این گرفتاری است. از طرفی دکتر ادوارد جنر انگلیسی واکسن آبله را به عنوان نخستین واکسن در قرن هجدهم ساخته بود. پس واکسن هم وجود داشت برخلاف بیماری ایدز که واکسن ندارد. به هرحال بشر توانست با یک بسیج جهانی و با استفاده از روش های گوناگون در یک تلاش همه جانبه به این گرفتاری پایان دهد.

امروز به همین قیاس سوئدی ها درتلاشند که تلفات ناشی از تصادفات جاده ای را ریشه کن کنند. برای خیلی ازماها، تصادفات، ناشی ازیک اتفاق است و البته اتفاق هم خارج از اراده ماست و بالاخره باید اتفاق بیفتد ولی ازنظر سوئدی ها این طور نیست و می شود این گرفتاری را کاهش داد. و ریشه کن کرد. سوئدی ها به عنوان پیشگامان ایمنی جاده ها با یک برنامه همه جانبه در صدد هستند تا تلفات و جراحات تصادفات جاده ای را به صفر برسانند. بد نیست ما هم در ایران تلاش کنیم تا آمار وحشتناک مرگ و میر تصادفات جاده ای را کاهش دهیم.

در همین رابطه :

The Global Eradication of the Road Traffic Injuries

۱۳۸۶ بهمن ۴, پنجشنبه

ناپایداری سیاسی عامل بسیارمهم کاهش شاخص های بهداشتی



یکی از مهمترین عوامل کاهش شاخص های بهداشتی ناپایداری سیاسی است که دربیشتر مواقع در اثر وقوع مناقشات بین المللی یا جنگ های داخلی بوجود می آید.
درترم جاری در کلاس بهداشت بین المللی به همراه یکی از استادان بنام این رشته برای تدریس این درس همکاری می کنم. امروز یکی از همکاران که پزشک است و فوق تخصص طب پیشگیری دارد و 15 سال قبل در دانشکده پزشکی بغداد بوده یک سخنرانی ارایه داد. دراین سخنرانی گفت که او از صدام متنفر بوده و مثال های زیادی آورد از دوستانی که از دست داده یا دوستانی که در دوران صدام شکنجه شده اند و قص الیهذا . ولی به ما نشان داد که درزمان صدام حدود 1800 مرکز بهداشتی درعراق فعال بوده اند. پوشش بهداشتی در شهرها 97 درصد و در روستاها 73 درصد بوده است به ما گفت که 500 میلیون دلار سالانه در عراق زمان صدام خرج بهداشت می شده و میزان مرگ و میر کودکان چه بوده است و غیره ولی بعداز حمله صدام به کویت وضع شروع به خراب شدن می کند. با تحریم های سازمان ملل و برنامه ی فاسد نفت در برابر غذا ودر نهایت جنگ نخست و دوم خلیج فارس و جنگ آزاد سازی عراق امروز به جایی رسیده که هیچ زیر ساخت بهداشتی وجود ندارد. مردم داروهای مورد نیازشان را از کنار خیابان خریداری می کنند. تصاویر کودکان ناقص الخلقه ای را نشان داد که در اثر اثرات شیمیایی سلاح های به کار رفته درجنگ ها بدنیا می آیند . او ازعراقیانی گقت که درکشورهای اطراف آواره هستند و مثلا در اردن اجازه ندارند که کودکانشان را در مدرسه دولتی ثبت نام کنند و مجبورند بچه ها را درمدرسه خصوصی بگذراند. او مردمانی را نشان داد که برای ادامه روزگار کلیه اشان را به قیمت 170 دلار می فروشند . او از اثرات دهشتناک بهداشتی جنگ گفت و با تمام احساسش صلح را فریاد زد.

۱۳۸۶ دی ۹, یکشنبه

افسانه دنیای درحال توسعه

هانس روزلینگ استاد بهداشت بین المللی در سوئد با استفاده از داده های موجود و نرم افزاری که طراحی کرده است در مورد وضعیت بهداشتی جهان از سال 1964 تا امروز سخن می گوید . اگر به اینترنت با سرعت بالا دسترسی دارید دیدن این ویدئو را شدیدا توصیه می کنم. بسیار آموزنده و ارایه پر معنایی است.


۱۳۸۶ آذر ۲۹, پنجشنبه

I'm done

سرانجام پس از یک ترم کار سخت روزگذشته تمام درس های دوره ی دکتری به پایان رسید. هرگز در طول سال های تحصیلم حتی در دانشکده پزشکی این چنین درس نخوانده بودم. بسیار ترم پرکاری بود. حجم کلاس هایم هم بیش از حد معمول دانشجویان این دوره بود. درواقع من پنج درس داشتم . به طور معمول دانشجویان این دوره در هر ترم 2 تا 3 درس دارند. به یک دلیل ساده (بخوانید مشکل پرداخت شهریه ) مجبور شدم تمام درس های با قیمانده را دریک ترم بگیرم. درمدرسه ما شهریه دانشجویان تمام وقت ثابت است و تا سقف 18 واحد (یعنی بین 12 تا 18 واحد) می توانی بگیری. اگر بورسیه نداشته باشی معنایش این است که باید ازجیب پرداخت کنی یا با امضای یک شهروند آمریکا یا یک نفر که مقیم این کشور است و یعنی گرین کارت دارد از بانک وام بگیری. به هرحال با توجه به وام بانکی با سود 8.5 درصد اصلا فکر خوبی نیست که کلاس های باقیمانده را در دو ترم بگیری. به هرحال با موفقیت کامل این دوره تکمیل شد. شاید سابقه درس خواندن درایران که به ما ظرفیت لازم را می دهد تا دریک زمان کوتاه مقدار زیادی بخوانیم و زمانی که تحت فشارو استرس هستیم بازده بهتری را ارایه می دهیم یا شاید به دلیل اینکه تشنه آموختن هستیم و می توانیم فاصله نظام آموزشی را دریک سیستم پیشرفته با کشورهای درحال توسعه ببینیم یا دلایل دیگر باعث می شود که درچنین شرایطی کم نیاوریم.
شخصا درهمه لحظات این ترم احساس کسی را داشتم که دربرف تازه باریده و در یک هوای برفی مشغول صعود از یکی از یال های البرز مرکزی است. گاهی بوران می شود گاهی آسمان آبی فیروزه ای است و آفتاب ملایمی تنت راگرم می کند . گاهی شگفت زده می شوی و گاهی عمیقا در فکر فرو می روی. گاهی مسیر را چند بار مرور می کنی. گاه می خواهی از جویبار یخ زده ای بگذری و تمام نفست را درسینه حبس می کنی. گاهی می خروشی گاهی آرام می گیری. گاه شعری را مزمزه می کنی گاه کلامی عاشقانه به سوی دره ای که به تو اجازه عبور داد می فرستی. گاه با ابزار می روی
گاه با چنگ ودندان از سقوط به دره می گریزی. و البته درهمه قدم ها با خود می اندیشی و فعل توانستن را صرف می کنی. حالا بر تن سبزدرختانی که در افق نظاره گر تلاشت بوده اند بوسه ای می فرستی و نقشه صعود بعدی را می ریزی.

۱۳۸۶ آذر ۲۰, سه‌شنبه

يک درس


الان از پيش استادم ميام. با استادم جلسه ای ۲ ساعته داشتیم تا نظرش را در مورد پیش نویس پروژه آخر ترمم بگوید. فکر می کردم تمام شده و با دو سه تا نکته سرو ته قضيه هم مياد. ولی نه تمام نشده. احساس کسی را دارم که در يک کوچه بن بست توسط سه چهار نفر آدم گرز به دست کتک خورده. خلاصه حداقل ۸ تا نکته اساسی که جای بحث دارد را مطرح کرد. درسی که از اين جلسه گرفتم اين بود که اگر مطلبی را خوب نفهميد ه ای در نوشته ات نيار . اگر مطلبی را می آوری يا ادعايی می کنی حتما آماده باش تا شواهد را به حد کفايت ارايه دهی . کوتاه نوشتن و کمتر اظهار فضل کردن بهتر است از زياد نوشتن مطالب خوب و آوردن چند نکته ای که احاطه کامل نداری. همان چند نکته کل مطلب را خراب می کند. خلاصه روز از نو روزی از نو بايد دوباره بنويسم.

۱۳۸۶ آذر ۱۷, شنبه

گزارش درسی

فقط ده روز به پايان کلاس هام باقی مونده . بله درست شنيديد تا ده روزه ديگه کلاس های مقطع دکترا تمام خواهد شد. فقط يک امتحان جامع می مونه و يک پايان نامه ناقابل.امتحان جامع روز ۱۵ خرداد روز جهانی محيط زيسته . البته هيچ ربطی به روز جهانی محيط زيست يا تولد بنده نداره فقط يک روزيه که از يک سال قبل اعلام شده.دو تا پروژه آخر ترم دارم ( از پنج پروژه دوتاش مونده) که بد جوری توش گير کردم . يکيش مربوط به درس جی آی اس و يکيش هم متا آناليز که يک روش آماری نوين در مطالعات سيستماتيکه. فعلا سه روزه که پروژه جی آی اس در دست اقدامه. داده ها مرتبه ولی جواب نمی ده. ترم بعد يعنی از ژانويه می رم هاروارد برای يک دوره فشرده مطالعاتی قراره يک سری کار محاسباتی برای کار با شاخص های آماری ياد بگيرم و در يک پروژه در خصوص بررسی زمينه ها ی اقتصادی اجتماعی تصادفات رانندگی کمک کنم. ترم بعد با دو تا از استادان بنام رشته امان هم برای تدريس درس بهداشت بين المللی در کشورهای در حال توسعه در دانشگاه بستون همکاری خواهم کرد. الآن در کتابخانه هستم و برای تکميل پروژه جی آی اس به چه کنم چه کنم افتادم . فقط ده روز تا پايان کلاس ها باقی است و اين انرژی می ده.

۱۳۸۶ آذر ۴, یکشنبه

احساس کامپیوتر



شهریار رحمانی می گفت کامپیوترهم احساس دارد و البته هوش. اگر چند موضوع یا برنامه غیر مرتبط را با هم باز کنی و به کامپیوتر فشار بیاوری قاطی می کند.
راس لوپز استاد دانشکده بهداشت و یکی از چیره دستان نرم افزار جی آی اس هم چنین نظری دارد. او می گوید وقتی خیلی استرس داری و می خواهی به زمان موعد پروژه یا گزارش کارت نزدیک شوی معمولا کامپیوتر هم مضطرب می شود و قاط می زند.

4 روز است که در حال نوشتن یک پروپوزال برای درس ارزیابی پیشرفته هستم. درسی که مثل بختک روی تمام زوایای کار و زندگیم افتاده . ما چهار نفر دانشجوی دکتری هستیم و آنها 2-3 نفر استادند (2 نفر ثابت و معمولا یک استاد میهمان) . هر هفته قطعه ای ازطراحی یک برنامه ارزیابی طرح های بهداشتی را می نویسیم و درکلاس ارایه می دهیم . هیچکداممان در ارزیابی استادان اگر از 20 حساب کنید نمره ای بالاتر از 14 نگرفته ایم. یکی از همکلاسی ها به سرش زده بود که اساسا از این رشته انصراف دهد.
الان یکشنبه است و برای دومین روز در مرکز مطالعات توسعه هستم. تنهای تنها و در حال کار کردن روی این پروژه . همه ی همکاران به خاطر جشن شکر گزاری که این روزها در آمریکا جریان دارد به تعطیلات رفته اند. 45 مقاله کپی گرفته ام و یک نقشه ازکاری که باید تهیه کنم کشیده ام . استادمان می گوید کلاس یک دادگاه است و شما وکیل مدافع فکرتان هستید. اگر نتوانید از فکرتان دفاع کنید و به اندازه کافی دلایل قانع کننده نیاورید فکر زیبایتان به زندان می رود. خلاصه اینکه دفاعیه ام را آماده کرده ام .

ولی این کامپیوتر ناز نازی بازی اش گرفته . از برنامه اند نوت استفاده می کنم برای گذاشتن مراجع، ولی مراجع را به صورت خرچنگ قورباغه نشان می دهد. برای هرمرجع یک صفحه خرچنگ قورباغه می زند. سی دی برنامه هم این جا نیست که دوباره نصب کنم . ر اس لوپز راست می گفت وقتی خیلی استرس داری کامپیوتر می فهمد و قاطی می کند.

۱۳۸۶ آبان ۹, چهارشنبه

چرا بهداشت می خوانم



طبیب بی مروت مردمان را رنجور می خواهد

نگاه متخصص بهداشت عمومی به گرفتاری های سلامت مردم یک نگاه چند بعدی است. در دانش بهداشت عمومی ، بهداشت فرد در کانون توجه نیست. سلامت جامعه موضوع اقدام است. درنگاه بهداشت عامه متغیرها و شاخص های بهداشتی در سطح جمعیتی مورد توجه قرار می گیرند. متخصص بهداشت به توسعه می اندیشد. توسعه ای متوازن با هدف رفاه و سلامت عمومی. در این دانش دسترسی مردم به بهداشت یکی از حقوق اولیه بشرمحسوب می شود. متخصص بهداشت به عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی که بر سلامت جامعه اثر می گذارند توجه دارد. او باید یاد بگیرد چگونه برای ارایه خدمات به گروه های در خطر با سیاستگذار ان چانه زنی کند. او تلاش می کند تا صدای گروه های آسیب پذیر را به گوش صاحبان قدرت و وجدان جامعه برساند. متخصص بهداشت بین الملل به مردم کشورهای در حال توسعه خدمت می کند. او غمخوار زنان و کودکانی است که مورد آزار جوامع به شدت مرد سالار قرار گرفته اند. کارگران جنسی، فقرا و کودکان کار از گروه های مورد توجه فعالان بهداشت عمومی هستند. متخصص بهداشت عمومی می داند که بهداشت فقط ارایه خدمات بهداشتی نیست . توانمندسازی زنان،آموزش همگانی، فقر زدایی و بهینه سازی معیشت هم عوامل مستقیم بر شاخص های سلامت جامعه هستند. متخصص بهداشت از این هم جلوتر می رود و شادمانی را به عنوان یکی از شاخص های توسعه در نظر می گیرد. تمام این داستان برای تغییر است از وضع موجود به مطلوب. او زندگی را برای همگان می خواهد. او کودکان را توانمند و زنان را با شکوه می خواهد. او سلامت را برای همگان می خواهد. او مردمان را رنجور نمی خواهد.

۱۳۸۶ مرداد ۲۲, دوشنبه

آیا دانشجو یا فارغ التحصیل ایرانی دربرنامه دکتری بهداشت عمومی می شناسید؟




داشتن آدم هم زبان و هم دغدغه نعمت بزرگی است. بعداز مدت ها جستجو سرانجام یکی ازهموطنانی که دررشته دکتری بهداشت عمومی با تاکید بر بهداشت بین المللی در حال تحصیل هستند را یافتم. آقای دکتر محسن مالکی نژاد که در دانشگاه برکلی در حال تحصیلند. اکنون با آقا محسن سرگرم گفتگوهای هفته ای هستیم در مورد مشکل ایدز در منطقه شرق مدیترانه که ایران هم بخشی از این منطقه محسوب می شود. ما آموخته هایمان را در دوسوی ایالات متحده دردانشگاه بستون و دانشگاه برکلی تبادل می کنیم و حقیقتا تجربه منحصر به فردی است. ازخوانندگان این ستون تقاضا دارم اگر هموطنی را می شناسید که دراین رشته تحصیل می کنند در هرجای دنیابه ما معرفی کنید تا تجربه تبادل آموخته هایمان را فراگیرتر کنیم. متاسفانه درایران این مقطع تدریس نمی شود و همچنین درایالات متحده، دانشجویان خارجی کمتر دراین رشته پذیرفته می شوند. دربرنامه دانشگاه ما درچهارسال اخیرفقط سه نفر خارجی پذیرفته شده اند، نگارنده ازایران و یک دوست هندی ویک رفیق ویتنامی. جالب اینکه هر سه نفر ما پزشک هستیم . و بقیه دانشجویان که آمریکایی هستند دارندگان مدرک کارشناسی ارشد رشته ها ی بهداشتی هستند. نام کامل رشته ما Doctor of Public Health in International Health است و با رشته های پی اچ دی متفاوت است . درواقع این رشته یک برنامه دکتری به صورتPractice Based است و فارغ التحصیل این رشته در زمینه حل مشکلات پیچیده بهداشتی و مدیریت و راهبری سیستم های بهداشتی فعالیت خواهد کرد. مطالعاتی هم که انجام می دهد از جنس مطالعات کاربردی است. امیدوارم که بتوانیم هم رشته ای های بیشتری را پیدا کنیم.

۱۳۸۶ مرداد ۲۱, یکشنبه

سفر تایتانیک خاورمیانه با شتابی هراس انگیز به سوی کوه یخ ایدز



به قول فروغ فاتح شدم خود را به ثبت رساندم. بالاخره تمام شد. حدود دو هفته است که بی وقفه روی پروژه ی یکی از درس هایی که درترم تابستان به عنوان میهمان شرکت کردم کارمی کنم. شرط استاد برای درخواست میهمان شدن من ( مستمع آزاد) در کلاس این بود که همچون سایر شاگردان تکالیف کلاس را انجام دهم. او گفت که در پایان ترم به من نمره هم خواهد داد و نمره را به دستیار رییس دانشکده در امور دانشجویان دکتری هم خواهد فرستاد. ما هم قبول کردیم. در طول ترم 11 تکلیف درسی انجام دادیم که هرکدام حداقل دو روز کار می برد. و پروژه پایان ترم هم یک پروپوزال بود. این درس در مورد روش های ارزیابی برنامه های بهداشتی است. هر کدام از ما یک پروپوزال نوشته ایم و با تاکید بر مطالعه ی ارزیابی.

پروپوزال من در مورد تاسیس یک مرکز چند منظوره برای مبتلایان به اعتیاد است درشهرری. در این برنامه که به تقلید ازکلینک های مثلثی وزارت بهداشت طراحی شده، سوء مصرف کنندگان مواد مخدر را هدف قرارداده است. در این مرکز خدمات پیشگیری از بیماری های مقاربتی، ایدز و درمان و پیشگیری از اعتیاد ارایه می شوند. ما باید حداکثر 20 صفحه می نوشتیم و شاخص های ارزیابی، روش های آماری و مدیریت دیتا و این قبیل داستان ها را با دقت ارایه می دادیم. انجام یک مطالعه متا آنالیزیز هم بخشی از این کار بود.


درمنطقه خاورمیانه شیوع آلودگی به ویروس اچ آی وی خیلی بالا نیست. البته یکی از مشکلات این است که در خیلی از این کشورها سیستم های نظارت و تهیه داده ها هم خوب کار نمی کنند. به هرحال اگر قبول کنیم که واقعا شیوع پایین است، دلیل نمی شود که فکر کنیم مشکلی هم نداریم . درواقع مشکل ایدز همچون کوه یخی است که یک تکه کوچک آن را می بینیم .تایتانیک خاورمیانه هم به سرعت به طرف این کوه یخ در حال حرکت است درحالی که مردم سرگرم زندگی روزمره اشان هستند و مناقشات منطقه ای هم فکر و خیال سیاستمداران را به خود مشغول کرده است.


نکته جالب این است که دراین منطقه، کشورما یک سرو گردن از دیگران درتوجه به این مساله بالاتر قرارمی گیرد. واقعیت این است که بدنه کارشناسی وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی و همچنین نهادهای سازمان ملل درایران درکنار سازمان های غیردولتی که دلمشغولی این مسائل را دارند، سامانه ای بسیار قوی را تشکیل داده اند. به جرأت می توان گفت که ایران قوی ترین تیم بهداشتی را در منطقه دارد. و اگر بعضی ملاحظات سیاسی در پیرامون کشور ما نبود بدون هیچ تردیدی ایران به عنوان قطب برنامه های بهداشتی درمنطقه قرار می گرفت . وجود زیرساخت های بهداشتی در سراسر کشور به ویژه خانه ها و مراکز بهداشت وسیستم شبکه بهداشت ایران یک مجموعه منحصربه فرد در سراسر دنیای درحال توسعه است. همچنین کادر تخصصی ایرانی یکی از بهترین ها دردنیا است. درطول سال گذشته بارها در دانشکده درمورد برنامه های بهداشتی ایران برای استادان و شاگردان صحبت کرده ام و همواره شاهد تحیرشان بوده ام. البته این بدان معنی نیست که سیستم ما بدون نقص است . این نکات تنها یک مقایسه نسبی است با سایر بلاد در حال توسعه.

به عنوان مثال برنامه توزیع سرنگ به زندانیان مبتلا به مواد که دربعضی از زندان های ایران انجام می شود یکی از مترقی ترین کارهایی است که در دنیا دراین عرصه انجام می شود. حتی این موضوع هنوزهم درایالات متحده آمریکا حل نشده. دموکرات ها ازاین روش دفاع می کنند وجمهوری خواهان مخالف آن هستند.
یا اینکه درایران مبتلایان به ایدز بدون هیچ محدودیتی می توانند از امکان درمان رایگان استفاده کنند کاری است سترگ . مقالات استادان بهداشتی ایرانی در دنیا وزن بالایی دارند. درواقع انسان های هوشمندی به دور از دعواهای سیاسی، درطول سال ها زیرساختی مستحکم از منابع انسانی و سازه های بهداشتی را در ایران بنیان نهاده اند.

یا مثلا کارهایی که در حوزه معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی در دست انجام است.از بالاترین استانداردهای اندیشه های بهداشتی برخوردار است. به جرأت می توانم بگویم که این حوزه ( حداقل زمانی که من افتخار شاگردی و همکاری داشتم ) به لحاظ تئوریک از خیلی از دانشکده های طراز اول دنیا چیزی کم ندارد. در اینجا جا دارد برای دکتر عمران رزاقی که این حوزه را شکل دادند در دهه 70 خورشیدی و همکاران ارزشمندشان کلاه از سر برداریم.

۱۳۸۶ تیر ۲۲, جمعه

حاشیه نویسی بر مراجع و گزارش های علمی


در مدرسه بهداشت ما وظیفه داریم که مشق بنویسیم. درواقع برای هرکدام از درس هایمان حداقل یک مشق که شبیه یک مقاله است می نویسیم. باید موضوعی را انتخاب کنیم و با فراگیری مهارت ها و دانشی که در طول ترم تحصیلی بدست می آوریم موضوع را بپرورانیم و به طور معمول حاصل کار یک مطلب 20 صفحه ای می شود با حداقل 20 مرجع . البته اجازه داریم که صفحاتی را هم به صورت ضمایم به این مطلب اضافه کنیم.
یکی ازضمایمی که گاه اجباری است حاشیه نویسی بر مراجع است. این نکته به درد بحثی می خورد که درمورد ال گور درگرفته است . اینکه بعضی می گویند ما با نیت افراد کاری نداریم، یا با رفتارهای قبلی یا فعلی کاری نداریم و حالا می خواهیم ببینم که ازنفر چه حرف جدیدی می شنویم.
ازآن طرف بعضی از دانشمندان بورس گرفته از شرکت های نفتی نتیجه می گیرند که اصلا گرمایش جهانی پدیده ای طبیعی است و درحدود یک هزار سال قبل زمین گرمایی بیش ازحال را تجربه کرده است.

در واقع درحاشیه نویسی برمراجع، ما باید تحقیق کنیم و بنویسیم که هر کدام ازمقالات یا گزارش هایی را که به عنوان مرجع در مطلب خودمان استفاده کرده ایم از کجا آمده است. یعنی که نویسنده چه خط و ربطی دارد. از کجا پول گرفته. آیا یک شرکت دارویی هزینه تحقیقش را داده یا یک اتاق فکر یا یک دانشگاه یا یک خیر.
این مهم است که بدانیم دیدگاه سیاسی این فرد چیست. به ویژه در موضوعات آنالیز سیاست های بهداشتی بسیار حیاتی است. به ما یادمی دهند که بسیار شکاک باشیم. چرا که بعضی کمپانی ها یا دولت ها بعضی پژوهشگران را می خرند.بعضی دولت ها شبیه شرکت هایی که حساب سازی می کنند گزارش سازی و آمار سازی می کنند. گاهی درمطالعات تعریف استاندارد یک موضوعی مثلا بیکاری را عوض می کنند و بعد نتیجه می گیرند که در فلان مملکت که بیکاری بیداد می کند اصلا بیکاری وجود ندارد.یا اینکه تعریف خط فقر راعوض می کنند و بعد می گویند ما اصلا شهروند زیرخط فقر نداریم، یا اینکه آمار می سازند و به شما نشان می دهند که ایدز در آن کشورکنترل شده درحالی که نشده. یا اینکه دولت ها از محققین رشوه می گیرند به ویژه درکشورهای آفریقایی و درنهایت یعنی اینکه نتیجه گزارش یا مقاله علمی نه درجهت پیشرفت علم وخدمت به بشریت که درجهت منافع سیاسی یا اقتصادی افراد، شرکت ها یا دولت ها قرار می گیرد. ما به عنوان سیاستگزار بهداشتی باید این توان را داشته باشیم که کمتر گول تحقیقات جهت دار(آشغال) را بخوریم.

البته این به معنی افتادن ازآن ور بام نیست. فقط ذکر نکته ای است که درمواجه با هر مطلبی که درجای مهمی چاپ شده است محتاط عمل کنیم ولی نه آنقدر که دیگر عمل نکنیم.

۱۳۸۶ تیر ۱۲, سه‌شنبه

ایدزمشکل همه



پیرزن فریاد می زد مردم می میرند مردم می میرند مردم از ایدز می میرند همه می دانند مردم از ایدز می میرند.پیرزن درشهرکی زندگی می کرد در حاشیه ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی. جایی که بیش از 40 درصد مردم به ویروس اچ آی وی آلوده هستند.اکنون ایدز مرزها را در نوردیده است و خانمان بسیاری از خانوارها را در جنوب صحرا ی آفریقا وسایرنقاط دنیا برانداخته است. سندرم نقص ایمنی اکتسابی مشکلی جهان شمول است.هیچ ملتی ازاین گرفتاری مصون نیست و همه درمعرض این بلای خانمان سوز قراردارند.

اچ آی وی ایدز بی عدالتی جهانی را به ما نشان می دهد بیشتر قربانیان ایدزازمیان ملت های فقیر هستند. بیش از 40 میلیون نفر ازساکنان کره زمین به این ویروس آلوده شده اند . نخستین موج این بیماری قاره سیاه را درنوردید وبه ویژه جنوب صحرا به شدت آلوده شد. بخش هایی از آمریکای لاتین، اروپای شرقی و کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی به ویژه به دلیل مصرف سرنگ های آلوده در میان معتادان تزریقی مناطقی بعدی آلودگی بودند. کشورهای صنعتی 1.6 میلیون نفراچ آی وی مثبت دارند. تایلند در آسیا با 570000 نفر آلوده در یک جمعیت 64 میلیونی کانون دیگری است. و اکنون دردهه حاضر چین و هند پرجمعیت رشد سریع این بیماری را تجربه می کنند.

درخاورمیانه و شمال آفریقا به دلایل فرهنگی و احساس گناهی که به این بیماری چسبیده است و همچنین به دلیل آنکه به طور اساسی این بیماری درچارچوب بیماری های مقاربتی طبقه بندی می شود هم جامعه وهم دولت ها تمایل زیادی به طرح این مشکل ندارند و ازاین روست که به طور سازمان یافته این بیماری دراین جوامع انکار می شود و همین مساله باعث شده است که زنگ خطر ازسوی دغدغه مندان سلامت به صدا درآید و یک اپیدمی طوفانی را در این دیار پیش بینی کنند.

درمیان کشورهای منطقه ایران یک استثنا است و برنامه ای که هم اکنون درکشور در رابطه با پیشگیری و درمان مبتلایان به ایدز انجام می شود درخور توجه و تقدیراست. به عنوان مثال برنامه توزیع سرنگ درزندان ها ویا کلینک های مثلثی که به طور هماهنگ معتادان تزریقی،بیماران اچ آی وی مثبت و بیماری های مقاربتی را پوشش می دهند از اقدامات مفید و ارزشمند درکشورهستند. دراین میان کارگران جنسی و مردان هم جنس باز به دلایل خاصی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند که درفرصت دیگری تحت عنوان گروههای هدف پنهان مورد بررسی این ستون قرار خواهند گرفت.


برای دیدن منبع عکس اینجا را کلیک کنید.

طبيبا ن تروريست


همچنانکه در خبرها خوانده ايد تعدادی پزشک از کشورهای عراق و اردن متهمند که درحملات تروريستی فرودگاه گلاسکو و بمب گذاری های ميدان پيکادلی و هی مارکت لندن مشارکت داشته اند.
فکر می کنم که جامعه پزشکی جهانی با شنيدن اين خبر دچار شوک شده و انگشت حيرت به دهان گرفته. مگر می شود طبيبی که برای نجات جان انسان ها فارغ از هر نژاد و مذهب و مسلکی که باشد سوگند خورده است چنين خيره سرانه و ابلهانه برا ی کشتن انسان های بيگناه اقدام کند.

شب گذشته کلاس ارزيابی طرح های بهداشتی داشتيم . اين کلاس از ساعت ۵.۳۰ بعدازظهر تا ۹ شب ادامه دارد. ما ۹ نفر همشاگرديم . در پايان کلاس يکی از دوستان آمريکايی به نام کريس به طعنه گفت شنيده ای که چند طبيب ايرانی در لندن بمب گذاشته اند. گفتم امکان ندارد . کريس جان من يکی که خوره سايت های خبری هستم قبل از کلاس هم اخبار بی بی سی را خوانده ام . گفتم دوست عزيز اخبار يک سويه رسانه های آنچنانی را فراموش کن . اگر همه دنيا را بگردی نام حتی یک ايرانی در ميان تروريست های ۱۱ سپتامبر و بعداز آن را پيدا نمی کنی حالا اگر بعضی از مديران مملکت ما ناشی هستند و با سخنرانی های غير مسوولانه برای رسانه های آنچنانی خوراک تهيه می کنند چيز ديگری است ولی لطفا حساب ايرانی ها را از تروريست های معلوم الحال جدا کنيد.

بعداز کلاس با شک وترديد دوباره سايت ها را گشتم اثری از نام پزشکان تروريست ايرانی در رسانه ها نبود . اين دفعه يک ای ميل طلبکارانه برا ی کريس فرستادم گفتم به عنوان يک پزشک خاورميانه اي شرمنده افکار عمومی هستم ولی اين دوستان متهم شهروندانی از عراق و اردن هستند که اتفاقا دوستان صميمی غرب هستند در اين روزها.

۱۳۸۶ خرداد ۹, چهارشنبه

گپی با دکتر سیما سمر


سیما سمر یکی از فعالان حقوق زنان در افغانستان است. هم اکنون ریاست کمیسیون مستقل حقوق بشر را در افغانستان به عهده دارد. چندی قبل به عنوان پژوهشگر، میهمان دانشگاه بستون بود. فرصتی دست داد تا به مدت دو ساعت در مرکز مطالعات زنان دانشگاه، دونفری گفتگو کنیم. گفتگوی بسیارجالبی بود.

سیما پزشک است. او هزاره است. به زبان فارسی گپ می زند. بنیاد زهی و شفاخانه می سازد. در وزارت صحت عامه مکاتب نرسینگ راه انداخته است. می گوید ما فرهنگ مشترک داریم. عاشق شاهنامه است . ازتلاش هایش برای ساخت مکتب می گوید. درمناطقی که مدارس دینی تنها مدارس پذیرفته شده در منطقه هستند. می گوید یکبار به ایران آمدم در اواخر دهه 80 میلادی در مسیرمشهد جلوی اتوبوس که اتوبوسی ایرانی بوده است را می گیرند. نیروی انتظامی به هموطن افغانش توهین می کند. علی رغم عشقی که به ایران دارد هرگز به ایران بازنمی گردد با مرور صحنه توهین به هموطنش.

می گوید افغان ها تریاک تولید می کنند ولی استفاده نمی کنند. وجالب اینکه کارگران افغانی پس از حضور درایران معتاد می شوند. ازناامنی می گوید. ازتجارب پزشکی اش درمناطق صعب العبور. می گویدخارجی ها دردهه 80 به اوپیشنهاد بورس تحصیلی برای دوره تخصص می دهند ولی شرط این است که به افغانستان برگردد به بورس دهنده می گوید تو مگر که هستی که به سیما سمر بگویی باید به کشورت برگردی از بورس استفاده نمی کند. از نامهری بعضی ها می گوید. اویک شیرزن است . سیما سمر یک شیر زن است. زنی که شاهنامه می خواند.

۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۳, پنجشنبه

دانشجویان بخوانند



فردا امتحان آخرترم یکی از درس های جالبمان است. این درس در باره سازماندهی و ارایه خدمات بهداشتی در کشورهای درحال توسعه است. در این درس درباره امورمالی، برنامه ریزی، بیمه، توسعه و خیلی چیزهای دیگه بحث کرده ایم. تا حالا نفری یک پرزنتیشن داده ایم، امتحان میان ترم، یک مقاله، یک تحقیق میدانی و فردا هم یک امتحان آخر ترم داریم . در تحقیق میدانی به بیمارستا ن های دولتی و خصوصی می رفتیم و داستان هایی شبیه واقعیت می گفتیم وبا بازی نقش افراد فقیر، مهاجرین غیرقانونی و هر مدل گرفتاری که فکر کنید مثل کارآگاهها گزارش تهیه می کردیم و در کلاس بحث می کردیم.

امتحان فردا خیلی جالب است . یک سوال دارد. فکر می کنید چه کسی سوال را طرح می کند. در واقع هر دانشجو موظف است که ازخودش یک سوال بپرسد و در یک ساعت و نیم 8 صفحه جواب بنویسد . در واقع سوال باید جامع باشد به قسمی که بتوانید تقریبا به همه مباحث ترم اشاره کنید.

من ازخودم خواهم پرسید. فرض کنید شما یک مشاور بین المللی بهداشت هستید و سازمان کمک های توسعه ای آمریکا ازشما دعوت می کند تا برای تدوین یک برنامه بازسازی سیستم بهداشتی کشور افغانستان پس از طالبان به این سازمان مشورت دهید. شما 20 دقیقه فرصت دارید تا به همه مطالب مهم اشاره کنید. و بعداز آن 8 صفحه جواب خواهم نوشت.

روش هوشمندانه ای است برای امتحان گرفتن نه؟ در واقع کسی حافظه شما را نمی سنجد قدرت تحلیل و سنتز اطلاعات ارزیابی می شود. ورزش فکری خوبی است. پس از امتحان استاد به همه ما ناها رخواهد داد و از ما خواهد پرسید با چه روشی می تواند این درس را ارتقا دهد.

۱۳۸۶ اردیبهشت ۵, چهارشنبه

دیداربا جول لم اشتین




یکی ازدرس هایمان سمیناررهبری سازمانی است. وقتی می گم سمینار منظورم یک لشکر مخاطب و سخنران نیست. در واقع ما 7 نفر دانشجوی دکتری هستیم که مخاطبان سمیناریم ، یک استاد هم جلسه را اداره می کنه و هربارمیزبان یک میهمان به عنوان سخنران هستیم . دراین جلسات بالاترین مقام بهداشتی ماساچوست که به او سکرتربهداشت می گن، رییس انجمن بهداشت عمومی آمریکا، مدیر دانشگاه علوم پزشکی بستون و مدیر روابط عمومی بیمارستان برایمان در مورد چالش های کاریشان و همچنین سیاست ها و برنامه هایشان صحبت کرده اند.
روز گذشته آقای جول لم اشتین که موسس کمپانی بهداشتی جان اسنو است برامون صحبت کرد. جول، جان اسنو را درسال 1978 راه انداخته و الان 1200 نفر کارمند داره و یک چیزی حدود 185 میلیون دلار گردش کارسالانه شه و موفق ترین مجموعه این شکلی درآمریکاست.
سمینارها معمولن 20 دقیقه صحبته و بعد ما میهمان بنده ی خدا را 80 دقیقه سوال پیچ می کنیم. هرچی سوال عملیاتی تر بهتر. چون تعدادمون کمه تعامل جالبی اتفاق می افته.سوالات زیادی پرسیدم چون جواب ها به کاردوستانی که می خوان موسسه و سازمان غیردولتی یا شرکت انتفاعی راه بندازن می خوره بعضی ازجواب ها را تلگرافی اینجا می ذارم.

جول می گفت:
سازمان من یک نمودارسازمانی فلت داره، و همه کارها غیر متمرکز انجام می شه. یعنی اینطوری نیست که بعضی پروژه را بنویسند بعضی اجرا کنند ( صف وستاد ندارند) همه هم صفند و هم ستاد.
می گفت همه همکاران همه چیزرو می دونند درمورد پروژه ها واتفاقات داخل سازمان، تنها چیزی را که نمی دونند اینه که دستمزد هرنفر چقدره.
می گفت روش من مشارکتی است،ولی سازمان من دموکراتیک نیست، نظرهمه رامی گیرم ولی خودم آنقدر باهوش هستم که تصمیم گیرنده نهایی باشم.
می گفت اگه پول اضافه بیاریم خرج خوشگل کردن دفتر نمی کنیم با پول اضافه پروژه های جدید تعریف می کنیم.
می گفت مهمترین کارمن به عنوان مدیر اینست که پاسدارفرهنگ سازمانی باشم که با زحمت ساخته ایم .
می گفت جوانان، این سازمان را راه می برند. و تمام سرمایه گذاری من روی جوانان است.
می گفت اگر همکار جدیدی بگیریم نظر کارکنان برای نگه داشتن همکار جدید یا خواستن عذر او از هرچیزی مهمتر است.
می گفت انگیزه کارازهرچیزی مهمتراست ، مهارت های کاری را می تونم به افراد بیاموزم ولی انگیزه یاد دادنی نیست. فرد باید باور داشته باشد به کارش و به کاری که انجام می ده افتخارکنه.

 
UA-1860095-1