۱۳۸۶ آذر ۲۰, سه‌شنبه

يک درس


الان از پيش استادم ميام. با استادم جلسه ای ۲ ساعته داشتیم تا نظرش را در مورد پیش نویس پروژه آخر ترمم بگوید. فکر می کردم تمام شده و با دو سه تا نکته سرو ته قضيه هم مياد. ولی نه تمام نشده. احساس کسی را دارم که در يک کوچه بن بست توسط سه چهار نفر آدم گرز به دست کتک خورده. خلاصه حداقل ۸ تا نکته اساسی که جای بحث دارد را مطرح کرد. درسی که از اين جلسه گرفتم اين بود که اگر مطلبی را خوب نفهميد ه ای در نوشته ات نيار . اگر مطلبی را می آوری يا ادعايی می کنی حتما آماده باش تا شواهد را به حد کفايت ارايه دهی . کوتاه نوشتن و کمتر اظهار فضل کردن بهتر است از زياد نوشتن مطالب خوب و آوردن چند نکته ای که احاطه کامل نداری. همان چند نکته کل مطلب را خراب می کند. خلاصه روز از نو روزی از نو بايد دوباره بنويسم.

 
UA-1860095-1