۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبه

ایرانیان درغربت، سرمایه عظیم سرزمین



مدتی است که با چند تن از ایرانیان ساکن بستون نشست های قهوه خانه ای ترتیب داده ایم. داستان از این قرار است که درچهارشنبه شب ها دریک نانوایی که چای و قهوه هم می فروشد واینترنت مجانی دارد جمع می شویم. چهارشنبه ها را انتخاب کرده ایم چرا که در آخر هفته ها معمولا مردم به امورات خانه و خانواده و دوستان می رسند و کسی وقت قهوه خانه رفتن ندارد.

هر بار سؤالی طرح می شود و دوستان با توجه به تجاربشان از زوایای مختلف به سؤال مطرح شده پاسخ می دهند. دیشب در باره اینکه آیا ایرانیان درغربت از هم گریزانند؟ بحث کردیم . همچنین در مورد این فرض که گفته می شود ایرانیان بلد نیستند با هم کار کنند. و همچنین اینکه مهمترین نیاز ایرانیان درغربت چیست؟ همچنین بحث شد که چرا جامعه یهودی تبار یا کوبایی های مقیم آمریکا چنین متحد و یکپارچه اند ولی ایرانیان نیستند. ایرانیانی که هم منابع مالی سرشار و منابع انسانی در خور توجهی دارند.

مزید امتنان است اگر شما خواننده گرامی که تجاربی از این دست دارید در بحث ذیل شرکت کنید.

آیا ایرانیان ازهم گریزانند؟
اگر گریزانند چرا؟
آیا ایرانیان بلد نیستند با هم کارجمعی کنند؟
اگر بلدند چه مثال هایی دارید از کار جمعی موفق ایرانیان ؟
اگر بلد نیستند چگونه می توانند یاد بگیرند؟
آیا ایرانیان می توانند همچون جوامع یهودی تبار یا کوبایی تبار پشت هم را داشته باشند و با هم کار کنند؟
مهمترین نیازهای ایرانیان درغربت چیست؟
چگونه می توان از منابع انسانی یا مالی ایرانیان درغربت برای کمک به توسعه کشور استفاده کرد؟

 
UA-1860095-1