۱۳۸۶ فروردین ۳۱, جمعه

امید


در تابستان 1376 تعدادی گلگشت زیست محیطی برگزارکردیم. هدف ازانجام این گلگشت ها آشتی و آشنایی شهروندان با طبیعت بود. دراین برنامه ها معمولن دو نفر کارشناس برجسته محیط زیست برنامه را همراهی می کردند. این برنامه ها را که با فراخوان عمومی انجام می دادیم در سال های بعد ازآن هم تکرار کردیم . تعدادی از بهترین دوستانمان را دراین برنامه ها یافتیم.

یکی ازاین دوستان ایرج معماربود. آقای معماردوستی است در سنین میان سالی بی تکلف، خوش قلب و کوشا. رشته کاریش لوازم الکتریکی است و در لاله زار کارمی کند.به قول خودش همکار فکری داوطلبان است.
هرموقع به آقای معمارفکر می کنم به یاد جمله ای ازاو می افتم که همواره تکرار می کند. ما نباید نا امید شویم.

از آنجا که جریان فکر، جریان تداعی هاست با فکر کردن به معمارو جمله معروفش ما نباید ناامید شویم به یاد سخنرانی منسوب به لویی پاستورمی افتم که دکتر معینی درنخستین شماره صلح سبز منتشرکرد.


" جوانان در هر حرفه ای که هستید نه اجازه دهید که به بدبینی های بی حاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تاسف بار که برای هر ملتی پیش می آید، شما را به یاس و ناامیدی بکشاند. درآرامش حاکم بر آزمایشگاهها و کتابخانه هایتان زندگی کنیدو نخست ازخود بپرسید برای یادگیری چه کرده ام ؟ سپس همچنان که پیش تر می روید بپرسید برای کشورم چه کرده ام ؟ و این پرسش را آنقدر ادامه دهید تا به این احساس شادی بخش و هیجان انگیزبرسید که شاید سهم کوچکی در پیشرفت و اعتلای بشریت داشته اید اما هرپاداشی که زندگی به تلاشهایمان بدهد، یاندهد. هنگامی که به پایان تلاش هایمان نزدیک می شویم، هرکداممان باید حق آنرا داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم من آنچه درتوان داشته ام انجام داده ام" آخرین سخنرانی لویی پاستور در 70 سالگی ( 27 دسامبر1892) در جمع استادان و دانشجویان

 
UA-1860095-1