۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۰, پنجشنبه

نخستین دفتر جبهه سبز ایران قسمت نخست



در بهار 1374 برای گذراندن خدمت طرح تامین نیروی انسانی خارج ازمرکزبه بروجرد رفتم و دراورژانس بیمارستان امام بروجرد مشغول به کارشدم . بعداز یک ماه کار در اورژانس به روستای همت آباد رفتم و درآغار به عنوان پزشک و پس از یک ماه به عنوان مسوول مرکز بهداشت روستایی همت آباد که با 17 روستای قمربزرگترین جغرافیای مراکزبهداشت بروجرد را داشت به همکاری ادامه دادم.روستاهای تحت پوشش این مرکزبهداشتی در گستره پهناوری از دشت سیلاخور که سال گذشته مرکز زلزله بود تا ارتفاعات هزارجریب در مرز اراک و درگردنه زالیان پراکنده بودند.

دراین دوران برای جلسات هیات مدیره به تهران می آمدم همچنین بعضی برنامه های پاکسازی طبیعت مثل برنامه های پاکسازی رودخانه کرج و قله توچال که درشهریور ماه همان سال انجام دادیم.

اما مهمترین اتفاقی که دراین سال برای جبهه سبزافتاد این بود که دکتر بسکی به هیات مدیره گفته بود که درنظر دارد منزل مسکونی که در حدفاصل خیابان جمال زاده و کارگر در نزدیکی میدان انقلاب دارد را جهت راه اندازی دفتر جبهه سبز در اختیار این تشکل قراردهد. این منزل در واقع یک آپارتمان سه طبقه بود که دکتر بسکی طبقه همکف را برای ما درنظر گرفته بودند. دراواخر شهریور ماه کلید را به دکتر معینی تحویل دادند و دکتر معینی به اتفاق دکتر رضا قاسمی مقداری مبلمان اداری برای این دفتر خریدند. این مبلمان همان مبلمانی است که الان در مرکز مشارکت های زیست محیطی موجود است و به آنها برچسب اموال جبهه سبزرا چسبانده بودیم. یک کامپیوتر هم خریدیم که آخرین باری که دردفتر بودم آن را به روز کرده بودیم و برای پروژه های داوطلبان استفاده می شد.

به هرحال دراواخرشهریور ماه کلید دفتر دراختیار دکترمعینی بود. بعدازدیدن محل زمانی که برای پاکسازی قله توچال به تهران آمده بودم قرار گذاشتیم که دفتر را نقاشی ( رنگ ) کنیم. طبیعتا چون پول نداشتیم برای نقاشی دفتر، طبق معمول قرارشد که زحمت این کار را خودمان بکشیم. درمهرماه برای شرکت در کنفرانس سالانه بیماری های کودکان دکترقریب به تهران آمده بودم، کنگره بیش از یک هفته بود. قید امتیاز بازآموزی را زدم وشدیم کارگر نقاش ساختمان. جمعی از دوستان موافق هم همراهمان شدند. عموتقی ( عموی بنده) ، مصطفی جعفری ( که آن موقع مسوول آموزش دانشکده داروسازی دانشگا ه تهران بود)، آنیتا ملک ( سرور بنده که آن موقع استاژر بخش اطفال بیمارستان امیرالمومنین جوادیه بود) و فرزاد الطافی ( که دربازار دربخش پارچه فعال بود و یکی از نیک ترین مردان روزگار است) ودکتر رضا قاسمی (عضو هیات موسس و نایب رییس هیات مدیره) . خلاصه در پایان کنگره اطفال و قبل ازآنکه به بروجرد بازگردم دفتر نقاشی شده بود.
ادامه دارد

 
UA-1860095-1