۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۲, شنبه

پاسخی به پرسش آیا ایرانی ها نژاد پرستند؟



آقای شهریار عیوض زاده پاسخی را در قالب کامنت برای سوال روز گذشته مرقوم نموده اند، حیفم آمد که پاسخ در کامنت دونی بماند بنابراین در اینجا مجددا منتشر می کنم
توضیح اینکه به دلیل مشکلات فارسی سازی کلمات انگلیسی و شماره های پاراگراف ها حذف شده..


این که ایرانیان امروز درجاتی از نژاد پرستی (چه در حات تحقیر دیگران و یا در برتر دانستن خود) از خود بروز می‌دهند را قبول دارم. این را به سادگی می‌توان در بازی‌های کلامی آنها یافت اگر چه به نظر من در عمل کمتر اتفاق افتاده و یا حداقل فرصت اتفاق یافته است (در مقایسه با مشابهاتش در جهان).ولی این پستی که نوشتی چند داستان دارد. اول این که برخورد این نوشته بیشتر حاوی سانتیمانتالیسمی است که در بین جامعه مدنی کارها رواج دارد. خیلی بد نیست ولی در عین حال معمولا راهگشا هم نیست.
چند نکته:
بر طبق کتاب بررسی وضعیت ایران در چهارچوب یو ان دی پی که توسط سی سی آ منتشر شده بود و من و دو نفر دیگر از دوستان آن را ترجمه کردیم، ایران به طور عمومی در برابر مهاجران افغانی از ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی دریغ نکرده است (تا 2003) . مثال شما صرفا یک مثال است و به راحتی قابل تعمیم نیست. شنیده بودم این اواخر داستانها تغییر کرده ولی نمی‌دانم تا چه حد

متن: "...هنوز نیز با وجود مشکلات حاد اقتصادی در ایران وجود مهاجران باعث واکنش بیگانه‌ ستیزی خاصی در ایران نشده است. با وجود این که نگرانی‌های اعلام شده و روشنی در مورد ظرفیت کشور برای پذیرش این تعداد مهاجر وجود دارد ولی واکنش عموم، همچنان با واکنش معمول در بسیاری از دیگر کشورها متفاوت است...."
آن بحث تابعیت هم بیشتر بحث حقوق زنان است. اگر یک خانم ایرانی با یک آقای مثلا آمریکایی هم ازدواج کند باز همین مشکل را خواهد داشت
.
مقایسه رفتار جامعه‌ی آمریکا با مهاجران مکزیکی با مشابهش در ایران اگر چه می‌تواند آموزنده باشد ولی به درد قضاوت نمی‌خورد. جامعه آمریکا یک جامعه‌ای از ابتدا چند فرهنگی بوده که قرنها این را تمرین کرده و از سوی دیگر یکی از جوامع خط مقدم روزگار جهان وطنی شدن است. در ضمن دولت آمریکا هم اصل رفتارش یکسان است فقط بسیار هوشمندانه‌تر. با یک نظام بسیار سختگیر، آدمهایی که به درد جامعه‌اش نمی‌خورند را اصلا اجازه ورود نداده و بعد آدمهایی را که اجازه داده، مثال خود شما را می‌زنم که با انبانی از توانمندی‌ها آنجایید، در واقع یک مهاجرت موقت داده و با توجه به شخصیت شما و مانوری که می‌دهد تا درجات بالایی اطمینان دارد که بر می‌گردید (اگر هم بر نگشتید باز مشکل خاصی وجود ندارد). در مورد مثالی که ذکر کرده‌ای هم باز به غیر از مانورهای تبلیغات سیاسی آن آموزنده است ولی احتمالا در داخل آمریکا هم تعمیم ندارد
.
ایران دو میلیون و سیصد هزار مهاجر افغانی ثبتی داشته (الان کمتر شده) باز بر طبق همان باید قبول کنیم که برخورد ما با مسئله مهاجرت افاغنه بسیار ناکار آمد و غیر دور اندیشانه بوده و فشار جمعیتی آن کنترل نشده. نمی‌دانم که با این مشکل چه باید کرد فقط امیدوارم که یک نگرش اجتماع پایدار برای این قضیه راه حل پیدا کند و نه یک نگرش نظامی گرایی که در اثر رگه‌های نژاد پرستی زمخت‌تر هم شده باشد
.
در یک مقاله روزنامه شرق می‌خواندم که 19 درصد جرایم تهران توسط افغانی‌های مقیم ایران انجام می‌پذیرد. من صحت این آمار را نمی‌دانم و حتی این آمار به هیچ وجه دلیل هیچ رفتار نا معقولی نباید بشود. این آمار صرفا نشان دهنده وضعیت بسیار دهشتناک افغانی‌ها چه در مملکت خودشان و احتمالا بدتر آن در مملکت غریب ایران است. ورود باز آدمهایی (مخصوصا جدا از خانواده) از یک کشور به شدت نا به سامان و عقب مانده به یک فضای دیگر (بدون امید به پایداری در آن) بدون شک باعث تنش در هنگام برخورد خواهد شد و کسی به این مسئله فکر نکرده بود. و این ما را باید بر آن دارد که چه برای خودمان و منافع ملی و چه از سر انسان دوستی فکر عاقلانه‌تری برای ماجراها ( عدم پذیرش و یا پذیرش و هضم و جا دادن در فضای اجتماعی) برای مهاجرین می‌کردیم.ولی این حداقل باعث می‌شود که دلایل عمومی رفتارهای انفجاری مثلا در واقعه خفاش شب را درک کنیم (که قابل درکتر از رفتار آمریکاییها با اعراب داخل کشورشان بعد از 11 سپتامبر بود). مشکلی اصلی از سیاست گذارانی است که صرفا در را باز کردند و دیگر به فکر جای آنان نبودند و یا به درجات پذیرش در فرهنگ فعلی عامه و یا به ارتقاء آن فکر نکردند

در کل منطقه خاورمیانه یک نوع نژاد پرستی ابلهانه و مسخره قبیله‌ای وجود دارد که احساس می‌کنم وضع ایران از سایر کشورهای منطقه به مراتب بهتر است و البته به هیچ وجه این مسئله باعث نباید به شود که نسبت و به وجود آن در ایران بی اعتنا شویم

در مملکتی که با جوانهای خودش به خاطر چهار قلم آرایش و یا هر چیز کوچک دیگر رفتار خشونت آمیز مادون شان انسانی می‌شود انتظار رفتار خلاف این نباید داشت
.
مردم افغانستان یا در داخل کشورشان مانده‌اند و یا مهاجرت کرده‌اند. آنها که مهاجرت کرده‌اند یا استطاعت و فرصت و بخت مهاجرت به کشورهای درجه یک دنیا را داشته اند (که قول می‌دهم آدمهای فرهیخته و موفق در آنها زیاد بیابی) و یا خودشان در درجات پایین‌تری بوده‌اند و به ایران و پاکستان گریخته (و یا مهاجرت کاری) کرده‌اند. تازه از آنهایی که در ایران آمده‌اند ما متوجه حضور آن دسته می‌شویم که به علت درجات اجتماعی پایین‌تر کمتر توانسته‌اند خود را با مدل ایرانی تطابق بدهند بنابر این در چشم می‌آیند. همه اینها باعث شده که ما ایرانی‌ها عملا هنگام قضاوتمان به یک دسته فیلتر شده از افغانی‌ها توجه کنیم. این مسئله را باید برای مردم ایران توضیح داد و نه این که صرفا محکومشان کرد (منظورم شما نیستید منظور ارباب رسانه است). تصویری که ما از مردم افغانستان داریم تصویری به شدت کانالیزه شده است
.

افغانی‌های زیادی را دیده‌ام که به قول معروف آدمهای نایسی بوده‌اند (فارغ از میزان رتبه اجتماعی و یا فرهیختگی آنها). امیدوارم که نسل آنها افغانستان را تبدیل به جایگاهی شایسته برای زندگی کردن بکند

 
UA-1860095-1