۱۳۸۶ اردیبهشت ۳۱, دوشنبه

زنده باد بلاگستان پيش به سوی کهکشان گوتنبرگ

اختراع صنعت چاپ توسط يوهان گوتنبرگ، در سال 1436، اروپائيان و سپس جهانيان را وارد جهانی متفاوت کرد. با ورود به «کهکشان گوتنبرگ» (اصطلاح برساخته مارشال مک‌لوهان، نظريه‌پرداز کانادايی ارتباطات) پایه های تجدد و تولید نوشتار انبوه در اروپا بنیان نهاده شد.

ولی ایرانیان به دلایل زیادی از جمله اقتصادی؛ فرهنگی ؛ و ايديولوژيک به این کهکشان وارد نشدند. و سالها گذشت تا صنعت چاپ در این سرزمین نهادینه شد. وقتی هم که چاپ آمد و نخستین روزنامه ها چاپ شدند این اشراف و درباریان بودند که توان خرید روزنامه های گران قیمت آن زمان را داشتند. چنین است که ما یکسره در کهکشان شفاهی ماندیم. کهکشان شفاهی شد روش ارتباطمان. مثلا وقتی می خواهیم به میهمانی برویم از نقشه شهرمان در منزل خبری نیست . خانه دوستمان در تهران پارس است وخودمان در میدان آزادی زندگی می کنیم . راه می افتیم و می گوییم به تهران پارس که رسیدیم از مردم نشانی مثلا خیابا ن ۱۵۰ شرقی را می پرسیم. یه این می گویند زندگی در کهکشان شفاهی.
حالا اینترنت به ما این فرصت را داده که روزانه هزاران صفحه به زبان فارسی تولید کنیم . قرار است با فعل نوشتن این صفحه ها تولید شوند یعنی مجبوریم برای نوشتن قدری فکر کنيم. و مسووليت مطالبمان را به عهده بگيريم . فرقی هم نمی کند که با نام واقعی يا غير واقعی مان بنويسيم بالاخره اهالی بلاگستان ما را با يک نامی می شناسند و عقل جمعی نظاره گر رفتارهايمان است.فکر کردن هم کار بدی نيست اگر زمانی هم وکيل و وزير شديم قبلا ياد گرفته ايم که کمی فکر کنيم در آن زمان ممکن است تصميم های عجولانه و نامتعادل کمتر بگيريم آبروی مملکتمان هم بيشتر حفظ می شود.

فکر می کنم اگر ما جماعت نويسنده و خواننده بلاگستان همت کنيم و فارسی بنويسيم و خوب بنویسیم در مدت کوتاهی کار ی کرده ايم کارستان. ما به سرعت ادبيات و نوشتارمان را احيا کرده ايم . فکرش را بکنيد روزانه هزاران صفحه به زبان فارسی توليد شود. در اين داستان اگر به پسر عموها و دختر عموهای افغانی و تاجيکمان هم توجه بکنيم و برای همه پارسی زبانان بنويسيم برای سا ل ها اين زبان را از گزند بدخواهان حفظ کرده ايم. پس پيش به سوی کهکشان گوتنبرگ.

 
UA-1860095-1